پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
معنی نام کشور ها
نوشته شده در پنج شنبه 21 آذر 1392
بازدید : 575
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 از معنی نام کشورها چه می دانید؟
نام کشورها بر گرفته از معانی ای هستند که در دوره هایی معرف آن کشور از روی معنی بودند اما امروزه فقط به عنوان یک نام مطرح اند که اغلب تصور می شود معنی ندارند.
به گزارش جهان سایت ملایری‌ها معانی نام ۱۱۰ کشور را نوشته است:
 آرژانتین: سرزمین نقره (اسپانیایی)؛ آفریقای جنوبی: سرزمین بدون سرما (آفتابی) جنوبی (لاتین، یونانی)؛ 

آفریقای مرکزی: سرزمین بدون سرما (آفتابی) مرکزی (لاتین،یونانی)؛آلبانی: سرزمین کوهنشینان؛  
آلمان: سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن (فرانسوی – ژرمنی)؛آنگولا: از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود؛
اتریش: شاهنشاهی شرق (ژرمنی)؛اتیوپی: سرزمین چهره سوختگان (یونانی)؛
ازبکستان: سرزمین خودسالارها (سغدی-ترکی-فارسی/دری)؛اسپانیا: سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی)؛
استرالیا: سرزمین جنوبی (از لاتین)؛استونی: راه شرقی (ژرمنی)؛
اسرائیل: جنگیده با خدا (عبری)؛اسکاتلند:سرزمین اسکات‌ها{در لاتین قوم گائل را گویند}(لاتین).
افغانستان: سرزمین قوم افغان (فارسی)؛اکوادور: خط استوا (اسپانیایی)؛
الجزایر: جزیره‌ها(عربی)؛السالوادور: رهایی بخش مقدس (اسپانیایی)؛
امارات متحده عربی: شاهزاده نشین‌های یکپارچه عربی (عربی)؛اندونزی: مجمع الجزایر هند(فرانسوی)؛
انگلیس: سرزمین پیر استعمار (ژرمنی)؛اروگوئه: شرقی؛
اوکراین: منطقه مرزی (اسلاوی)؛ایالات متحده امریکا: از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی؛
ایتالیا: شاید به معنی ایزد گوساله (یونانی)؛ایران: سرزمین آریایی‌ها٬ برگرفته از واژهٔ «آریا» به معنی نجیب و شریف؛
ایرلند: سرزمین قوم ایر(انگلیسی)؛ایسلند: سرزمین یخ (ایسلندی)؛
 باهاما: دریای کم عمق یا ریشدارها(اسپانیایی).بحرین: دو دریا (عربی)؛
برزیل: چوب قرمز؛ بریتانیا: سرزمین نقاشی شدگان (لاتین)؛بلژیک: سرزمین قوم بلژ (از اقوام سلتی)، واژه بلژ احتمالاً معنی زهدان و کیسه می‌داده؛
بلیز: یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژه‌ای بومی به معنای آب گل آلود؛بنگلادش: ملت بنگال (بنگلادشی)؛
بوتان: تبتی تبار؛ بوتسوانا: سرزمین قوم تسوانا؛بورکینافاسو: سرزمین مردم درستکار (از زبان‌های موره –دیولا)؛
بولیوی: از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین؛ پاراگوئه: این سوی رودخانه؛
پاکستان: سرزمین پاکان (فارسی /دری).پاناما:جای پر از ماهی (زبان کوئِوا)؛
پرتغال: بندر قوم گال (از اقوام سلتی) (لاتین)؛پورتوریکو: بندر ثروتمند (اسپانیایی)؛
 تاجیکستان: سرزمین تاجیک‌ها (فارسی /دری)؛تانزانیا: این نام از همامیزی تانگانیگا(سرزمین دریاچه تانگا) + زنگبار است؛
تایلند: سرزمین قوم تای؛ترکمنستان: سرزمین ترک + ایمان=ترکیمان=ترکمان= ترکمن (سرزمین تورک هایی که مسلمان شده اند)، مربوط به سده های آغازین اسلام؛
ترکیه: سرزمین قوی‌ها (ترکی با پسوند عربی)؛جامائیکا: سرزمین بهاران.
جیبوتی: شاید به پادری بافته از الیاف نخل می‌گفتند(زبان آفار)؛چاد: دریاچه ( زبان بورنو)؛
چین: سرزمین مرکزی (چینی)؛ دانمارک: مرز قوم "دان”؛ دومینیکن: کشور دومینیک مقدس (اسپانیایی)؛

 روسیه: کشور روشن ها، سپیدان (شاید از ریشه سکایی”راؤش”)؛روسیه سفید (بلاروس): درخشنده (روس) سفید (روسی)؛

رومانی: سرزمین رومی‌ها؛زلاند نو: زلاند جدید (زلاند نام یکی از استان‌های هلند به معنای دریاست)؛
 ژاپن: سرزمین خورشید تابان (ژاپنی)؛ ساحل عاج: ساحل عاج؛
سریلانکا: جزیره باشکوه (سنسکریت)؛جزایر سلیمان: از نام حضرت سلیمان؛
سوئد: سرزمین قوم "سوی”؛سوازیلند: سرزمین قوم سوازی؛
سوئیس: سرزمین مرداب؛سودان: سیاهان (عربی)؛
سوریه: سرزمین آشور (سامی)؛سیرالئون: کوه شیر؛
 شیلی: پایان خشکی- برف (از زبان بومی آنجا)؛ صحرا: بیابان (عربی)؛
صربستان: سرزمین قوم صرب (یوگسلاوی: سرزمین اسلاو های جنوب)؛
 عراق: شاید از ایراک به معنای ایران کوچک (فارسی)؛عربستان سعودی: سرزمین بیابانگردان در تملک خاندان خوشبخت. واژه عرب به معنی گذرنده و بیابانگرد است، سعود یعنی خوشبخت؛
 فرانسه: سرزمین قوم فرانک (از اقوام سلتی)؛فلسطین: یکی از اسامی قدیم رود اردن.
فنلاند: سرزمین قوم "فن”؛ فیلیپین: از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ؛ قرقیزستان: سرزمین چهل قبیله (قرقیزی)؛
قزاقستان: سرزمین کوچگران (قزاقی)؛قطر: شاید به معنای بارانی (عربی)؛
 کاستاریکا: ساحل غنی (اسپانیایی)؛کانادا: دهکده (زبان سرخپوستی”ایروکوئی”)؛
کلمبیا:سرزمین کلمب(کریستف کلمب)(اسپانیایی)؛
کنیا: کوه سپیدی (زبان کیکویو)؛کویت: دژ کوچک (هندی-عربی)؛
 گرجستان:سرزمین کشاورزان (یونانی)؛ لبنان:سفید (عبری)؛
لهستان: سرزمین قوم "له”؛لیبریا: سرزمین آزادی.
 مجارستان: سرزمین قوم مجار (مجاری)؛
مراکش: مغرب؛ مصر: شهر – آبادی؛مقدونیه: سرزمین کوه نشین‌ها، بلندنشین‌ها (یونانی)؛
مکزیک: اسپانیای جدید (اسپانیایی)؛موریتانی: سرزمین قوم مور (لاتین)؛
میکرونزی: مجمع الجزایر کوچک (فراسوی)؛ نروژ: راه شمال؛
نیجر: سیاه (لاتین)؛نیجریه: سرزمین سیاه (لاتین)؛
نیکاراگوئه دریای نیکارائو (نام مردم آن منطقه) – آگوئه (اسپانیایی)؛واتیکان: گرفته شده از نام تپه‌ای به نام واتیکان (اتروسکی)؛
ونزوئلا: ونیز کوچک؛ویتنام: اقوام "ویت” جنوبی (ویتنامی)؛ویلز: بیگانگان (ژرمنی)؛ هلند: سرزمین چوب (آلمانی)؛هند: پر آب (فارسی باستان)؛
هندوراس: ژرفناها (اسپانیایی)؛
 یمن: خوشبختیونان: سرزمین قوم "یون”. 


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: معنی نام کشور ها , ,



فتح‌الله بي‌نياز
نوشته شده در سه شنبه 19 آذر 1392
بازدید : 684
نویسنده :

فتح‌الله بي‌نياز :ادبيات دهـه‌ي 80، خلاقيت بي‌بازتاب است

به عقيده ي بي‌نياز پيشرفت و اعتلاي ادبيات داستاني دهه‌ي مورد نظر مانند ديگر عرصه‌هاي زندگي اجتماعي بوده است؛

او با اشاره به نمود خلاقيت نويسندگان دهه‌ي 80 در برخي آثار گفت: شماري از نويسندگان خلاقيت و استعداد خود را در داستان کوتاهي يا بخشي و بخش‌هايي از يک رمان نشان دادند؛ اما اين جرقه‌ها به دلايل پرشمار بازتاب وسيع اجتماعي نداشته است. مهم‌ترين دليل در اين‌جا، بيگانه بودن آحاد جامعه با ادبيات داستاني جدي است؛

بي‌نياز عامل ديگر در کم‌رنگ شدن نمود خلاقيت نويسندگان را مسائل معيشتي خواند و تأکيد کرد: خلاقيت، جدا از اين‌که امري دروني است و به قول ماوراءطبيعي‌انديشان، نوعي الهام و به قول نظريه‌پردازان، «تجلي» است، رابطه‌ي تنگاتنگي با دانش و اطلاعات و تجربه‌ي زيسته دارد.


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,



گلشن آزادی
نوشته شده در پنج شنبه 14 آذر 1392
بازدید : 1232
نویسنده :

نام کتابی است از علی اکبر آزادی شاعر و نویسنده تربت حیدریه که در سال 1319 هجری قمری در شهر

تربت متولد شد.

مهمترین آثار وی:

1-دیوان اشعار            2-گلشن ادب        3-تذکره ی شعرای خراسان


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: گلشن آزادی , ,



اجزای اصلی جمله ی فعلیه
نوشته شده در چهار شنبه 13 آذر 1392
بازدید : 1077
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

 خب

قبلا درباره ی اجزای اصلی جمله ی اسمیه صحبت کردیم.حالا نوبت جمله ی فعلیه است.
 

اجزای اصلی جملات فعلیه:

1-نهاد فاعلی:کننده و انجام دهنده ی کار را نهاد فاعلی می گویند.(یعنی کسی که کاری را انجام می دهد نهاد فاعلی نامیده می شود.)
2-مفعول:به کسی یا چیزی که در جمله کاری بر روی آن انجام می گیرد مفعول می گویند.مفعول معمولا همراه حرف«را»می آید .ژو در جواب دو سوال«چه چیزی را»و«چه کسی را»به دست می آید.
3-فعل خاص:قبلا در این مورد بحث شده است.
 

مثال:

محمّد شیشه های کلاس را پاک کرد.(جمله ی فعلیه)
نهادفاعلی       مفعول          فعل خاص 
نکته ی 1:در این جمله«محمّد»کار پاک کردن شیشه های کلاس را انجام می دهد پس محمّد«نهاد فاعلی»است.
نکته ی 2:در این جمله کار پاک کردن بر روی شیشه انجام گرفته است پس شیشه نقش«مفعول»را دارد.
 

:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: جمله ی فعلیه , ,



طاهره ایبد
نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1392
بازدید : 4349
نویسنده :

طاهره ایبد:در سال 1342 در شیراز متولد شد.دارای مدرک فوق دیپلم در رشته ی زبان و ادبیات انگلیسی است وی همسر بیوک ملکی نویسنده معاصر است

مهمترین آثار:

1باغچه ی توی گلدان

2-خانواده آقای چرخشی

3-به هوای گل سرخ-


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: طاهره ایبد , ,



فنون سخنوری
نوشته شده در دو شنبه 11 آذر 1392
بازدید : 780
نویسنده :



بستان العارفین
نوشته شده در دو شنبه 11 آذر 1392
بازدید : 2601
نویسنده :

کتابی است از نویسنده ای ناشناس که احتمالا در قرن 6 هجری بوده است. این کتاب حاوی حکایاتی مربوط به عارفان و صوفیان است.


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: بستان العارفین , ,



محمد جواد محبت
نوشته شده در دو شنبه 11 آذر 1392
بازدید : 916
نویسنده :

در سال 1322 در کرمانشاه به دنیا آمد وی از معلمان شاعر و اهل قلم است مهمترین آثار وی عبارتند از:

1-رگبار کلمات                                                  2-کوچه باغ آسمان

                                      3-با بال این پرنده سفر کن


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: محمد جواد محبت , محبت , محمد جواد , ,



بیدل دهلوی
نوشته شده در دو شنبه 11 آذر 1392
بازدید : 894
نویسنده :

شاعر قرن یازدهم و دوازدهم هجری است که هندی بوده است مهمترین آثار وی عبارتند از:

1-عرفات

2-طلسم حیرت

3-طور معرفت


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: بیدل دهلوی , ,



خلاصه ی زندگی نامه ی نادر ابراهیمی
نوشته شده در یک شنبه 10 آذر 1392
بازدید : 6952
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

نادر ابرهیمی:

نویسنده و سینما گری است که در سال 1315 هجری شمسی متولّد شد.وی با داستان های کودک و نوجوان فعالیت های فرهنگی خود را شروع کرد و نخستین کتابش را با نام خانه ای برای شب در سال 1341 نوشت.بعد از انقلاب اسلامی زندگی نامه ی امام خمینی(ره) را با نام «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما آمد» نوشت.وی در خرداد 1387 در گذشت.برخی دیگر از آثار مهم او عبارت اند از:

1-کلاغ ها   2-سنجاب ها   3-دور از خانه    4-قصّه های ریحانه خانم

                                   5-قصّه ی سار و سیب


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: نادر ابراهیمی , ,



خلاصه ی زندگی نامه ی مولوی
نوشته شده در یک شنبه 10 آذر 1392
بازدید : 3020
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

مولوی:

مولانا جلال الدّین محمّد بلخی مشهور به مولوی شاعر و عارف بزرگ ایران است که در قرن هفتم هجری می زیست.آثار مولوی عبارت اند از:

آثار منظوم:آثاری که به نظم یا شعر هستند که عبارت اند از:

1-مثنوی معنوی:(این کتاب در قالب مثنوی سروده شده است)

2-دیوان شمس(کبیر):(این کتاب در قالب غزل سروده شده است)

آثار منثور:آثاری که به نثر نوشده اند که عبارت اند از:

1-مکاتیب:مجموع نامه های مولوی به دانشمندان دیگر است.

2-فیه ما فیه                                         3-مجالس سبعه


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: مولوی , مولانا , ,



خلاصه ی زندگی نامه ی سعدی
نوشته شده در یک شنبه 10 آذر 1392
بازدید : 1123
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

سعدی شیرازی:

شیخ مشرف الدّین مصلح بن عبدالله شیرازی متخلّص به سعدی استاد سخن،شاعر و نویسنده ی بزرگ ایران است که در قرن هفتم هجری می زیست.به خاطر علاقه ای که به یکی از حاکمین زمان خود به نام سعد بن ابابکر بن سعد زنگی داشت به سعدی شهرت یافت.آثار مشهور او عبارت اند از:

1-گلستان(این کتاب به نظم و نثر نوشته شده است)

2-بوستان(این کتاب به صورت نظم یا شعر به رشته ی تحریر در آمده)

موضوع کتاب های سعدی درباره ی «اخلاق و حکمت» است.


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: سعدی , سعدی شیرازی , شیخ مشرف الدّین مصلح بن عبدالله شیرازی , ,



خلاصه ی زندگی نامه ی شیخ محمود شبستری
نوشته شده در یک شنبه 10 آذر 1392
بازدید : 11957
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

4-شیخ محمود شبستری:

از عارفان مشهور ایران است که در قرن هشتم هجری می زیسته که نوشته هایی در زمینه ی عرفان و اندیشه ی اسلامی دارد.مهم ترین اثر او مثنوی گلشن راز است که در قالب مثنوی سروده است.


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: شیخ محمود شبستری , ,



خلاصه ی زندگی نامه ی قیصر امین پور
نوشته شده در یک شنبه 10 آذر 1392
بازدید : 6112
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

قیصر امین پور:

استاد دانشگاه و شاعر معاصر در سال 1338 در گتوند خوزستان متولد شد.در رشته های پزشکی و جامعه شناسی پذیرفته شد ولی آنها را رها کرد و به ادبیات روی آورد و در این رشته به درجه ی دکترا نایل شد.وی از شاعرین موفق پس از انقلاب اسلامی به شمار می آید.آثار مهم او عبارت اند از:

1-در کوچه ی آفتاب                              2-تنفس صبح

3-مثل چشمه مثل رود                            4-به قول پرستو

                            5-آینه های ناگهان

وی در پاییز 1386 وفات یافت.


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: قیصر امین پور , ,



خلاصه ی زندگی نامه ی خواجه عبدالله انصاری
نوشته شده در یک شنبه 10 آذر 1392
بازدید : 1220
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

خواجه عبدالله انصاری

خواجه عبدالله انصاری معروف به پیرهرات و پیر الانصار عارف و نویسنده ی بزرگ ایرانی در قرن پنجم هجری است.

علت شهرت:از پیشگامان نثر مسجع بوده است.

آثار مهم او عبارت اند از:

1-مناجات نامه                                    2-الهی نامه

3-رساله ی دل وجان                            4-زاد العارفین


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: خواجه عبدالله انصاری ,



خلاصه زندگی نامه ی نظامی گنجه ای
نوشته شده در یک شنبه 10 آذر 1392
بازدید : 7221
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

نظامی گنجه ای:

حکیم نظامی گنجه ای بزرگترین شاعر داستان سرای ایران که در اواسط قرن ششم و در اوایل قرن 7 زندگی نموده است.پنج کتاب دارد که به پنج گنج یا خمسه ی نظامی معروف هستند.این پنج کتاب عبارت اند از:

1-لیلی و مجنون                                 2-خسرو و شیرین

3-هفت پیکر                                     4-اسکندر نامه

                         5-مخزن الاسرار


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: نظامی گنجه ای , ,



جمله ی اسمیه یا اسنادی
نوشته شده در یک شنبه 10 آذر 1392
بازدید : 1961
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

اجزای اصلی جملات اسمیه یا اسنادی:

1-نهاد مسند الیهی:کسی یا چیزی است که صفت یا حالتی«مسند»را به اونسبت می دهیم.

2-مسند:صفت یا حالتی است که به کسی یا چیزی «نهاد» نسبت داده می شود.

3-فعل ربطی:قبلا در این مورد بحث شده است.

مثال1:

متصدی موزه جوانی سی ساله بود.(جمله ی اسمیه)

نهاد مسندالیهی   مسند        فعل ربطی

مثال2:

هوای تهران امروز بسیار آلوده است.(جمله ی اسمیه)

نهاد مسندالیهی  قید زمان  قید مقدار  مسند   فعل ربطی


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: جمله ی اسمیه یا اسنادی , جمله ی اسمیه , جمله ی اسنادی , ,



فعل
نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392
بازدید : 996
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

فعل:کلمه ای است که انجام گرفتن کار یا پذیرفتن حالتی را همراه با مفهوم زمان،شخص و مفرد یا جمع بودن نشان می دهد.

پیام ها یا ویژگی های فعل:

1-انجام گرفتن کار یا پذیرفتن حالت                                         2-زمان

3-شخص

4-مفرد یا جمع بودن

انواع فعل:فعل ها بر دوگونه اند:

1-افعال ربطی:فعل هایی هستند که توسط آن ها صفت حالتی (مسند) را به کسی یا چیزی (نهاد) نسبت می دهیم و عبارتند از«است،بود،شد،گشت و گردید»

نکته ی 1:اگر یکی از افعالربطی در جمله ای قرار بگیرد آن جمله جمله ی اسمیه یا اسنادی نامیده می شود.

نکته ی2:اگر فعل «شد» رد جمله ای معنی «رفت» بدهد فعل ربطی یا اسنادی محسوب نمی شود.

مثال:خود به طلب نمک شد.(یعنی خودش برای یافتن نمک رفت).در این جمله «شد» فعل خاص محسوب می شود و فعل ربطی نیست.

نکته ی3:فعل های گشت و گردید اگر به معنی «چرخیدن ، دورزدن یا گردش کردن» بیایند فعل ربطی محسوب نمی شوند بلکه فعل خاص هستند.

مثال:مخمد در باغ گشت یا پرنده در آسمان آبی می گردد.

2-افعال خاص:به غیر از پنج فعل ربطی «است،بود،شد،گشت و گردید»بقیه ی فعل ها را فعل خاص می گویند که اگر در جمله ای بیایند آن جمله را جکله ی فعلیه می گویند.


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: فعل , انواع فعل , ,



اجزای جمله
نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392
بازدید : 899
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

اجزای جمله:هر جمله ای دست کم از دو قسمت تشکیل شده است.

نهاد:قسمتی از جمله است که درباره ی آن توضیحی داده می شود.

گزاره:قسمتی از جمله است که درباره ی نهاد خبر یا توضیحی می دهد.

نمهم ترین قسمت گزاره فعل است که به آن هسته ی گزاره هم می گویند.


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: نهاد , گزاره , نهاد و گزاره , ,



زبان و انواع جمله ها
نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392
بازدید : 897
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

زبان چیست؟زبان یک نظام است که کار اصلی آن ایجاد ارتباط میان انسان ها است.(وسیله برای انتقال پیام است)

جمله چیست؟کلمه یا مجموعه ای از کلمه هاست که پیامی را از گوینده به شنونده یا از نویسنده به خواننده می رساند.

انواع جمله از نظر پیام و محتوا چهار گونه است:

1-جمله ی خبری:جمله ای است که توسط آن خبری را به دیگران می رسانیم.(در پایان این جملات نقطه(.) می گذاریم.)

2-جمله ی پرسشی:جمله ای است که توسط آن درباره ی چیزی یا کسی از دیگران سوال پرسیده می شود.در پایان این جملات علامت سوال(؟)می گذاریم)

3-جمله ی امری:جمله ای است که توسط آن به دیگران دستور می دهیم یا از آنان خواهش می کنیم کاری را انجام بدهند یا ندهند.(در پایان این جملات نقطه(.)می گذاریم.)

4-جمله ی عاطفی (تعجّبی):جمله ای است که احساسات و عواطف درونی انسان مثل(ترس،شادی،خشم،دعا،نفرت،تحسین،آرزو و...) را بیان می کند.(در پایان این جملات علامت (!) می گذاریم.)


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: زبان , جمله , جمله ی خبری , جمله ی امری , جمله ی پرسشی , جمله ی تعجبی , جمله و انواع آن , ,



قطعه
نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392
بازدید : 920
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

قطعه:شعری است که قافیه ی همه ی مصراع های دوم(زوج)آن با هم برابر است.

شکل گرافیکی قطعه:

----------------------                     ----------------------+

----------------------                     ----------------------+

----------------------                     ----------------------+

----------------------                     ----------------------+

  


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: قطعه , ,



مراعات نظیر(تناسب)
نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392
بازدید : 843
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

مراعات نظیر(تناسب):هرگاه شاعر یا نویسنده ای در یک مصراع یا بیت با جمله کلماتی را که با هم داری ارتباط«کاری،معنایی،از نوع جنس» هستند را به کار ببرد مراعات نظیر یا تناسب نامیده می شود.

مثال:

مزرع سبز فلک و داس مه نو     یادم از کشته ی خویش آمدو هنگام درو

در این بیت بین کلمات «مزرع سبز،داس،کشته و درو» مراعات نظیر وجود دارد.


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: مراعات نظیر , تناسب , مراعات نظیر یا تناسب , ,



تضاد(طباق)
نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392
بازدید : 887
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

تضاد(طباق):به کار بردن کلمات مخالف و ضد هم در نظم یا نثر را تضاد یا طباق می گویند.

              نباشد همی نیک و بد پایدار                 همان به که نیکی بود یادگار

            در این بیت بین کلمات«نیک و بد»آرایه ی تضاد یا طباق به کار رفته است.


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: تضاد , طباق , تضاد یا طباق , ,



استعاره
نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392
بازدید : 845
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

استعاره:نوعی تشبیه است که یکی از طرفین آن(مشبّه یا مشبّه به)حذف شده باشند.

به مثال زیر توجه کنید:

مگر ای سحاب رحمت تو بیاوری از ته دوزخ

استعاره از حضرت علی 


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: استعاره , ,



تشبیه و ارکان آن
نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392
بازدید : 948
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

تشبیه:هر گاه کسی یا چیزی رابه خاطر داشتن  صفت یا حالتی  به کسی یا چیزی دیگر که آن صفت یا حالت را به حدّ کمال دارد یا به داشتن آن معروف است ، مانند کنیم تشبیه نامیده می شود.(تشبیه کردن کسی یا چیزی به کسی یا چیز دیگری را به خاطر داشتن صفتی مشترک تشبیه می گویند)

طرفین اصلی تشبیه:1-طرف اوّل(مشبّه):کسی یا چیزی است که او را به کسی یا چیزی دیگر تشبیه کرده ایم.

2-طرف دوّم(مشبّه به):کسی یا چیزی است که طرف اوّل (مشبّه)را به او تشبیه

کرده ایم

وجه شبه:صفت مشترک میان طرف اوّل(مشبّه) و طرف دوّم(مشبّه به)است که باعث به  وجود آمدن تشبیه شده است.

ادات تشبیه:کلماتی هستند که به وسیله ی آن ها (طرف اوّل(مشبّه) ) را به طرف دوّم(مشبّه به)تشبیه می کنیم و عبارتند از:(مثل،مانند،چون، همچون چو،همانند و ...)

نکته:در هر تشبیه وجو طرف اوّل (مشبّه) و طرف دوم (مشبّه به) اجباری است امّا  وجه شبه و ادات تشبیه  گاهی حذف می شوند.

مثال:

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را                                                                           

مشبّه         مشبّه به


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: تشبیه , وجه شبه , ادات تشبیه , مشبه به , مشبه , ,



تشخیص(جان بخشی به اشیا)
نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392
بازدید : 1250
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

تشخیص(جان بخشی به اشیا):هرگاه کار ها و رفتار های انسان را به اشیا ، حانوران وپدیده های دیگر نسبت دهیم تشخیص (جان بخشی به اشیا)نامیده می شود.(نسبت دادن رفتار های انسان  به اشیا ، جانوران و پدیده های دیگر را تشخیص (جان بخشی به اشیا )می گویند) 

مثال:جوجه گنجشک گفت می خواهم فارغ از سنگ بچه ها باشم


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: تشخیص , جان بخشی به اشیا , تشخص(جان بخشی به اشیا) ,



استفهام انکاری
نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392
بازدید : 839
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

استفهام انکاری:به کار بردن جملات ، ابیات و عبارات سوالی که فعل آن ها به هر صورت باشد جواب آن بر عکس خواهد بود.(یعنی اگر فعل سوال  منفی باشد ،فعل  جواب مثبت خواهد بود    و    اگر فعل سوال مثبت باشد جواب  منفی خواهد بود.)

به مثال زیر توجه کنید:

فضل خدای را که تواند شمار کرد؟(جواب:هیچ کس نمی تواند)


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: استفهام انکاری ,



مثنوی(دوگانه)
نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392
بازدید : 1023
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

مثنوی (دوگانه):شعری است که هر بیت آن قافیه ای جداگانه و مخصوص به خود را دارد که با قافیه  بیت های دیگر فرق دارد.(شعری  که مصراع های آن دو به دو باهم قافیه ای برابر دارند)

شکل گرافیکی مثنوی:

----------------------+                     ----------------------+

----------------------=                     ----------------------=

  ----------------------=                   ----------------------=

     ----------------------#                    ----------------------#    

چون در قالب مثنوی شاعر در هر بیت می تواند قافیه ی جدیدی بیاورد  ،بهترین قالب شعر برای سرودن داستان ها این قالب شعر است.


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: مثنوی , دوگانه , مثنوی یا دوگانه ,



قافیه و ردیف
نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392
بازدید : 911
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

قافیه:به کلمات هم وزن و هم آهنگی که  حروف آخرشان مثل هم است   و معمولا در پایان مصراع ها قبل از ردیف می آیند قافیه می گویند .(وجود قافیه در شعر اجباری است)

ردیف:به کلمه یا کلماتی   که در پایان مصراع ها بعد از قافیه عینا تکرار می شوند ردیف می گویند.(وجود ردیف در شعر اختیاری است یعنی امکان نبودن آن در  بیت وجود دارد)


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: قافیه , ردیف , قافیه و ردیف , ,



تحمیدیه
نوشته شده در جمعه 8 آذر 1392
بازدید : 1146
نویسنده : امیرحسین رمضانخانی

به شعر ها و نوشته هایی که درباره ی حمد و ستایش خدا و پامبرو امامان است و معمولا در ابتدای کتاب ها می آیند تحمیدیه می گویند.

     ای نام تو بهترین سرآغاز ×××××××  بی نام تو نامه کی کنم باز

 


:: موضوعات مرتبط: ادبیات فارسی , ,
:: برچسب‌ها: تحمیدیه , ,



تعداد صفحات : 2
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد